سفرهای هشتگانه زینب کبری علیهاالسلام تن دادن به کوران سفرها، از جهتی لازمه ترقی و تکامل انسان است، و این مرحله آزمودگی و سازندگی، ارمغانها به دنبال دارد، چنان که یک راز آزمودگی و آبدیدگی قهرمان داستان ما حضرت زینب علیهاالسلام را همین معنی باید دانست، و همین مسافرتها و تحولات و برخوردهای پرورش دهنده و سازنده بود که از دختر علی علیهماالسلام عنصر آگاه و مقاوم و شجاعی به وجود آورد، که بتواند رسالت بسیار عظیم الهی و ماندگار خویش را در زندگی خود لباس عمل بپوشاند. بدین لحاظ، مناسب خواهد بود که به مسافرتهای هشتگانه حضرت زینب علیهاالسلام به طور خلاصه مروری داشته باشیم:
1- از مدینه به کوفه در سال 36 هجری، که حدود 30 سال از عمر زینب علیهاالسلام میگذشت، این بانوی بزرگ، به همراه پدر و سایر اعضاء خانواده خود وطن اصلی خویش «مدینةالرّسول» را ترک نمود، و در حالی که با عزت و جلال همچون شمعی پروانگان برادرها و کسان خود را گرد خویش داشت، و نیز «عبدالله» شوهر عالیمقام او، وی را همراهی میکرد، به «کوفه» مرکز حکومت اسلامی سفر کرد. در آن روز علی علیه السلام پیشوای بزرگ اسلام - شهر کوفه را که در سال 17 هجری تأسیس یافته بود - بدین جهت که نسبت به قلمرو جهان اسلام مرکزیت داشت به عنوان «مرکز حکومت اسلام» برگزیده بود، و خود بر جهان پهناور سرزمین اسلامی فرمان میراند، و قهراً زینب هم که در آن مرکز بزرگ زندگی میکرد، از طرفی از امکانات مرتب و آبرومندانه آن بهره میجست، و زندگی شرافتمندانهای داشت، و از طرف دیگر با استفاده از آن امکانات و مخصوصاً دارایی و توانایی شوهر بزرگوار خویش، میتوانست برای بیچارگان و نیازمندان جامعه، مشکلگشای موثری باشد. آری، «این مسافرت زینب» حدود پنج سال طول کشید، و در این مدت دختر بزرگ امیرالمومنین، از طرف بزرگان و مردان نظامی و سیاسی، مورد احترام فراوانی بود، خانه او برای بیچارگان و تهیدستان و فقراء و افراد ناتوان اجتماع مأمن و پناهگاه مطمئنی بود، و حتی بانوان افراد ثروتمند و سرشناس کوفه هم، برای تحصیل علم و آموختن تفسیر قرآن و آشنایی با معارف نورانی اسلام، در کلاسهای درس و تفسیر او شرکت میجستند و زینب مرجع دینی بانوان و آموزگار آنان محسوب میگردید.(1) مدت اقامت هشت روزه سفر زینب به کوفه که به خاطر سختیها و تلخیهای فراوان، بسیار دردناک و طاقتفرسا بود، و به اندازه ماهها جلوه میکرد، سپری شد، و آنطور که از تاریخ به دست میآید، با پیمودن سیزده روز فاصله بین کوفه و شام، در روز اول ماه صفر سال 61 هجری، آن حضرت با کاروان اسیران خاندان پیغمبر، به شهر شام وارد شدند. 2- از کوفه به مدینه مدت اقامت و سکونت زینب کبری علیهاالسلام در کوفه، حدود پنج سال بیشتر طول نکشید، و علی علیه السلام پدر زینب به خاطر به کارگیری دقیق احکام دین و اجرای عدالت، به دست «ابن ملجم» جنایتکار، در محراب مسجد کوفه در شب نوزدهم رمضان سال چهلم هجری مجروح شد، و بعد از سه روز شربت شهادت نوشید، و زینب و سایر فرزندان و بازماندگان خود را به سوگ دردناکی نشانید. آنگاه هم که امام حسن برادر بزرگ زینب علیهماالسلام عهدهدار امامت و خلافت اسلامی گردید، از این موقعیت شش ماه بیشتر نگذشت که امام حسن علیه السلام به خاطر نامساعد بودن اوضاع جامعه برای مبارزه با «معاویه» و قطع کردن ریشه فساد و تباهی، وی ناچار شد «صلح پیشنهادی معاویه» را بپذیرد، و پس از صلح هم چون از طرفی برای ماندن در کوفه ضرورتی احساس نمیشد، و از طرف دیگر از سوی معاویه و عناصر پیمان شکن و خود فروخته، برای خود احساس خطر میکرد، ناچار امام حسن علیه السلام به همراه سایر «بنیهاشم» و بستگان خود، و از جمله زینب علیهاالسلام، کوفه را ترک گفت، و به «شهر مدینه» باز گشتند.
3- از مدینه به مکه زینب علیهاالسلام پس از بازگشت از کوفه، حدود ده سال در مدینه پیامبر صلی الله علیه و آله که همگان بدان عشق میورزند اقامت گزید، از طرفی به زندگی تقریباً آرامی دست یافت و از طرف دیگر شاهد کارشکنیهای دشمنان و محرومیت و مظلومیت برادرش امام حسن علیه السلام و سرانجام مسمومیت او به دست مزدور معاویه - همسر آن حضرت - و خلاصه شهادت آن امام معصوم بود، و در غم از دست دادن برادر سوگوار گشت. اما طولی نکشید که در شب یکشنبه 28 رجب سال 60 هجری به همراه کاروان برادر خود امام حسین علیه السلام بر اساس یک مسئولیت الهی، هجرت و مسافرت خود را از مدینه آغاز کرد، و پس از 6 روز طی مسیر، در سوم شعبان همان سال به مکه وارد گردید.(2) البته توجه داریم که اکنون سن و سال زینب علیهاالسلام به حدود 55 سال رسیده است و دارای همسر و پنج فرزند است، و ممکن است این معنی در ذهن بعضی مورد سوال قرار گیرد که با وجود این که زینب علیهاالسلام اینگونه تن به مسافرت و آوارگی میدهد، با تکلیف و مسئولیت خود در برابر شوهر و خانواده چه میکند؟ و آیا اینگونه زندگی کردن او موجب ناراحتی شوهر را فراهم نمیآورد؟! مدت اقامت حضرت زینب در مکه و کنار حرم الهی، به همراه کاروان خاندان امام حسین علیه السلام و بنیهاشم، چهار ماه و پنج روز طول کشید، و این مدت با وضع مجلل و آبرومندانه و قهرمانانهای برگزار شد. اضافه بر این که موضوع برتر و مهمتر، بودن «مسئولیت الهی» و مبارزه و هجرت در راه خداوند، و حفظ دین و عقیده و اطاعت از امام، سایر مسئولیتها را تحتالشعاع قرار میدهد، و هر انسان مومنی را وادار میسازد که به رسالت سنگین خود، که خدا و دین بر عهده او گذاشته است رفتار نماید، و این موضوع سوال راجع به نحوه زندگی حضرت زینب علیهاالسلام را حل میکند، ولی آنطور که تاریخ گواهی میدهد، امام علی به هنگام عقد ازدواج زینب علیهماالسلام با «عبدالله» از جمله دو شرطی را که با وی برقرار کرده بود، این بود که: «هر گاه امام حسین علیه السلام بخواهد به مسافرتی برود، و زینب علیهاالسلام را بخواهد به همراه خود ببرد، عبدالله موافقت کند و مانع آن نگردد.(3) روی این حساب، این مشکل به وسیله «شرط ضمن عقد» هم برطرف گردیده، و از این ناحیه، جای سوال و ابهامی باقی نمیماند.
4- از مکه به سوی عراق مدت اقامت حضرت زینب در مکه و کنار حرم الهی، به همراه کاروان خاندان امام حسین علیه السلام و بنیهاشم، چهار ماه و پنج روز طول کشید، و این مدت با وضع مجلل و آبرومندانه و قهرمانانهای برگزار شد. حضرت حسین علیه السلام به عنوان یک قیام الهی علیه حکومت ظلم و ستم سر به صحرا و هجرت و عصیان گذاشته بود، و به همین دلیل خانه «ابن عباس» در مکه، محل سکونت و ملاقات او با مومنین و نیروهای طرفدار او بود و پیوسته محل رفت و آمد و عزت و عظمت بالایی بود و آنچه این عظمت را شکوه بیشتری میبخشید، باید در حضور برادران دلاور، خواهران بزرگوار و خلاصه خاندان و یاوران مجاهد حسین بن علی علیهماالسلام دانست. بالاخره حضرت حسین علیه السلام تصمیم گرفت مکه و خانه خدا را از روی ناچاری ترک بگوید، زیرا از طرفی میبایست مبارزه خود را علیه «حزب اموی» ادامه دهد، و از طرف دیگر ماندن در مکه، به خاطر ناامنیای که دشمن به وجود آورده بود - و حتی بیم ترور امام حسین علیه السلام میرفت و مبارزه ناکام میماند - مجاز نبود. بدین خاطر امام حسین و خاندانش و همچنین زینب شجاع، در روز هشتم ذیالحجه سال 60 هجری، موسوم به «روز ترویه» در حالی که خروج و مسافرت او موج سوال و نگرانی را در میان حجاج به وجود آورده بود، سرزمین حرم را که همگان بدان شتافته بودند، با یک دینا ایمان و عظمت، به سوی «عراق» که شیعیان او را بدان دعوت کرده بودند، ترک گفت، و زینب نیز همچنان در معیّت این کاروان راه سفر در پیش گرفت. البته همانطور که میدانیم، مردم کوفه حسین بن علی علیهماالسلام را برای امامت امت اسلام و تشکیل مرکز حکومت و اقامت در آن شهر دعوت کرده بودند، و امام حسین علیه السلام و همراهان هم میبایست به کوفه وارد میشدند، اما در عین حالی که کاروان مسیر از مکه تا کوفه را از هشتم ذیالحجه، در مدت 24روز طی کرده بود، ولی قبل از این که به کوفه وارد شود، در دوازده فرسخی آن شهر، به محاصره ارتش دشمن در آمد و در نتیجه، در روز دوم محرم سال 61 هجری، در سرزمین کربلا به ناچار توقف نمود. اما هر چه بود، در طی این سفر هم، حضرت زینب علیهاالسلام در کجاوه آبرومندانهای قرار داشت، و برادران دلاور او و جوانان بنیهاشم با احترام و عظمت زیادی از او تجلیل به عمل میآوردند. 5- از کربلا به کوفه مسافرت پنجم حضرت زینب علیهاالسلام قصهها دارد، و با همه سفرهایی که تاکنون رفته از هر جهت دارای تفاوتهایی است. مدت اقامت زینب در کربلا از 9 روز تجاوز نمیکند، محل اقامت زینب را صحرای سوزان کربلا تشکیل میدهد، فضای آن سرزمین را رعب و وحشت و هیاهوی جنگ و خونریزی فرا گرفته است، زینب با اجبار و اکراه کربلا را ترک میگوید، و غیر از این که برای کوچ کردن، دیگر برادران و فرزندان و عزیزان خود را - که آنان را در راه خدا قربان کرده - برای سرپرستی و محافظت در کنار خود ندارد، در چنگال چکمهپوشان مزدور و خونآشام «حزب اموی» به همراه زینالعابدین بیمار، و تعدادی از خواهران و دختران و بازماندگان شهیدان کربلا، در قالب کاروان اسیران در روز یازدهم محرم از کربلا به سوی «کوفه» روانه گردید. مورخ بزرگ «سید هبةالدین حسینی شهرستانی» مینویسد: اگر «عمربن خطّاب» اولین کسی بود که «کوفه» را اردوگاه و انبار ذخیره ارتش اسلام قرار داد، علی بنابیطالب علیه السلام هم اولین کسی است که آنجا را «مقر حکومت خویش» قرار داد، و به تعمیر و توسعه و آبادانی و تمدن آن همت گماشت، و کوفه آن روز مرکز حکومت اسلامی علی علیه السلام و مهد قضاوت و علم و کرسی وعظ و خطابه محسوب میگردید و در همان روزگاری که حضرت علی، امیرالمومنین بود، دختر او زینب کبری نیز امیرزاده و امیر کوفه به شمار میرفت، و در کنار عظمت برادران بزرگوار، و «عبدالله جعفر» شوهر سرشناس و معروف خود در زمینه سخاوتمندی و کمک به نیازمندان، عظمت و جلال چشمگیری داشت. عبدالله شوهر و پسرعموی زینب علیهاالسلام به سیّد کریمان و سالار سخاوتمندان معروف بود، و از نظر قدرت و مکنت مالی کسی به پایه او نمیرسید، زیرا وی فقط به شخصی به نام «زبیر» یک میلیون درهم قرض داد، و بعد هم تمام طلب خود را به فرزند «زبیر» بخشید! موضوع برتر و مهمتر، بودن «مسئولیت الهی» و مبارزه و هجرت در راه خداوند، و حفظ دین و عقیده و اطاعت از امام، سایر مسئولیتها را تحتالشعاع قرار میدهد، و هر انسان مومنی را وادار میسازد که به رسالت سنگین خود، که خدا و دین بر عهده او گذاشته است رفتار نماید. خانه زینب در کوفه، پناهگاه بیچارگان و تهیدستان، و حتی محل مراجعه بزرگ و رجال معروف کوفه بود، چنان که گاهی حضرت علی علیه السلام پدر زینب نیز در همان خانه به میهمانی میرفت، و شاید هم آنطور که برخی گفتهاند: حضرت علی علیه السلام در شب نوزدهم رمضان سال 40 هجری، یعنی شب شهادت خویش نیز در خانه زینب میهمان بود! به هر حال، در چنین شهری که روزی مقر حکومت و خلافت علی علیه السلام و سرزمین مجد و عظمت زینب بود، او را به همراه آل رسول، در حالی که تعدادی از کودکان و یتیمان در اطراف آنان حضور داشتند، به صورت اسیران وارد شهر کردند...!(4) خلاصه از دوازدهم محرم سال 61 هجری که زینب به کوفه وارد شد، تا شانزدهم همان ماه که کوفه را برای حرکت به «شام» ترک میگفت(5) حدود هشت روز در کوفه اقامت داشت و وقایع و حوادث فراوانی دید. 6- از کوفه به شام مدت اقامت هشت روزه سفر زینب به کوفه که به خاطر سختیها و تلخیهای فراوان، بسیار دردناک و طاقتفرسا بود، و به اندازه ماهها جلوه میکرد، سپری شد، و آنطور که از تاریخ به دست میآید، با پیمودن سیزده روز فاصله بین کوفه و شام، در روز اول ماه صفر سال 61 هجری، آن حضرت با کاروان اسیران خاندان پیغمبر، به شهر شام وارد شدند.(6)
7- از شام به مدینه مسافرت هفتم حضرت زینب علیهاالسلام از شام به مدینه آغاز میگردد، و پس از یک توقف هشت روزه دردمندانه در مرکز حکومت «یزید بن معاویه»؛ آن حضرت به همراه امام زینالعابدین علیه السلام و سایر بانوان و کودکان از آل پیامبر، خود میتوانند تصمیم بگیرند که - از سفر کربلا و مراحل بعد از آن، که تا آن تاریخ جمعاً شش ماه و ده روز طول کشیده بود - به وطن خویش و مدینة الرسول مراجعت کنند. منتهی این سفر با سفرهای قبلی از کربلا تا کوفه تا شام، این تفاوت را دارد که به خاطر خطابههای قهرمانانه و افشاگریهای شجاعانه زینب و سایر بازماندگان امام حسین علیه السلام دشمنان مست و خون آشام، به ذلت و زبونی افتادهاند، و در اثر آگاهی مردم و رسوایی خویش جا خوردهاند، و به همین دلیل به حسب ظاهر، ضرب تازیانه و شلاق، و هجوم سرنیزه و خشونت مزدوران، جای خود را به احترام و مهربانی نسبت به بازماندگان کاروان داده است! همانطور که از سرهای بریدهای که همراه آنان حرکت داده میشد و آنان را زجر و اذیت میداد، اکنون در میان کاروان خبری نیست! داستان بازگشت اهلبیت پیامبر به مدینه و این مسافرت دردناک، داستان فوقالعاده حزنآوری است. در اینجا فقط چند کلمه آن را از زبان «امکلثوم» خواهر دیگر زینب کبری علیهاالسلام که به هنگام ورود به مدینه، با سوگ سوزناکی ناله سر میداد، بدین شرح بیان میکنیم: ای مدینه جدّ ما! ما را به خود راه مده، زیرا ما، با افسوسها و غم و اندوههای فراوان به سوی تو بازگشت کردهایم. آنگاه که تو را ترک میگفتیم، با همه اهل خانواده سفر کردیم، اما اکنون که برگشتهایم، دیگر از مردها و فرزندان در میان ما خبری نیست و آنان همگی به دیار شهادت رفتهاند ... .(7)
8- از مدینه به...؟ از این که پس از بازگشت از سفر کربلا، زینب کبری چه مدتی در مدینه اقامت داشته است؟ اطلاع تاریخی دقیقی در دست نیست، اما آنچه از وضع ظاهر به دست میآید، این اقامت، مدت چند ماه بیشتر نبوده است، و حضرت زینب علیهاالسلام ناچار میشود وطن مألوف و شهر جدّ خویش را برای همیشه ترک بگوید، و به قول بعضی به خاطر قحطی و خشکسالی مدینه، در سرزمین شام که شوهرش عبدالله املاک و دارایی فراوانی داشت اقامت گزیند(8) یا همانطور که دیگران نوشتهاند: وقتی ماندن زینب در مدینه، با گزارش «والی مدینه» و نظریه «یزید» خطرناک و آشوب آفرین تشخیص داده شد، قرار شد که آن بانوی بزرگ از مدینه تبعید گردد، و آنگاه خود برای اقامت اجباری «مصر» را انتخاب کرد، و در آن شهر اقامت گزید(9) تا سرانجام شمع وجودش به بستر خاموشی گرایید، و جان به جان آفرین تسلیم کرد. بدینسان مسافرتهای هشتگانه زینب دختر قهرمان علی علیه السلام که از سی و ششمین سالهای زندگی او با راحتی و عزت شروع شده بود، و طی سالها و سفرهای بعدی با رنجها و مصائب کمرشکنی سپری گردیده بود، و باید گفت که حدود نصف عمر پر برکت وی در سفرهای شیرین و تلخ گذشته بود، سرانجام در سال 62 هجری، با جثهای نحیف، آخرین مسافرت او همراه با سفر مرگ به پایان رسید. سلام همه وارستگان و پاکان جامعه انسانیت بدرقه او باد. چنانکه ممکن است بگوییم، در هشتمین سفر، زینب علیهاالسلام مدینه را ترک نگفته، بلکه برای همیشه در مدینه ماندگار شده، و در آخرین سفر، فقط در آغوش خاک مقدس قبرستان «بقیع» سفر آخرت را آغاز کرده است، و خدا بهتر میداند.
پینوشتها: 1- بانوی شجاع زینب کبری، ص 107. 2- ارشاد مفید، ص 202. 3- ریاحین الشریعه، ج 3، ص 41. 4- نهضةالحسین، ص 126. 5- وسیلة الدارین فی انصار الحسین، ص 369. 6- نفسالمهموم، ص 239/ وسیله الدارین فی انصار الحسین، ص 379. 7- نفسالمهموم، ص 275/ وسیله الدارین فی انصار الحسین، ص 409. 8- بانوی شجاع زینب کبری، ص 112. 9- بطلة کربلا زینب بنتالزهرا، ص 153/ قهرمان کربلا زینب کبری، ص 145. منبع: کتاب زینب(س) قهرمان، دختر علی(ع)، احمد صادقی اردستانی، با دخل و تصرف |
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ